امروزه با رشد و توسعه اینترنت و شبکههای اجتماعی، تقریبا تمامی برندها در شبکههای اجتماعی نیز حضور فعال دارند. اما همزمان با افزایش فعالیت شرکتها و برندهای مختلف در اینترنت، مشتری نیز باهوشتر شده و تبلیغات مستقیم محصولات و وادار کردن مشتری به خرید محصولات ممکن است نتیجه برعکس داده و باعث دفع مشتری شود. بازاریابی محتوا در حقیقت نوعی دعوت غیر مستقیم مشتری به خرید محصولات یا استفاده از خدمات یک شرکت است. با ایران درگاه همراه باشید.
بازاریابی محتوا چیست؟
دراین نوع از بازاریابی کسبوکار، برند میکوشد با به اشتراکگذاری محتوای آموزشی، سرگرمکننده یا خبری، به خوانندگان در جهت افزایش اطلاعات و سرگرم کردن آنها کمک کند. نتیجه این کار میتواند در قالب تغییر رفتار مخاطبان و یا آنگونه که بازاریابان مایلند، به شکل تصمیمگیری برای خرید خود را نشان دهد. در حقیقت در این نوع بازاریابی، مردم را به خرید مجبور نمیکنیم؛ بلکه به آنها کمک میکنیم تا بهترین تصمیم را بگیرند و شاید بهترین تصمیم آنها در این میان، خریداری از ما باشد.
میتوان گفت هدف بازاریابی محتوایی، جذب و نگهداری مشتریان بهوسیلهی تولید و سازماندهی محتوای ارزشمند و مناسب به نیتِ تغییر یا تقویت رفتار مشتری است. این نوع بازاریابی، فرایندی مستمر است که در راهبرد کلی بازاریابی شما به بهترین نحو جای میگیرد و بر مالکیت رسانه متمرکز است نه اجارهی آن.
مزایای بازاریابی محتوا برای سئو چیست؟
برای بهبود سئو، کارهای زیادی میتوانید انجام دهید، اما برای افزایش سئوی وبسایت شما، هیچچیز بهتر از بازاریابی محتوایی نیست. محتوا، به بیان ساده، یعنی اطلاعات.
هدف موتورهای جستجو این است که متناسبترین و با کیفیتترین اطلاعات را به جستوجوهای کاربران نشان دهد. اما اگر محتوایی با چنین ویژگیهایی تولید و توزیع نکنید، شانسی برای رتبهیابی نخواهید داشت و از چشم کاربران دور خواهید ماند.
نایل پتل (Neil Patel) ارتباط میان بازاریابی محتوایی و سئو را چنین توضیح میدهد:
«سئو نیازمند محتواست. بازاریابی محتوایی هم یعنی محتوا. سئو بدون محتوا معنی ندارد. شما نیازمند واژگان، نوشتارها، مطالب و کلیدواژهها هستید. میدانم که خیلی کلیشهای شده است، اما باید در تصدیق حرف بیل گیتس بگوییم: محتوا، سلطان است(Content Is King).»
سایت شما در موتورهای جستوجو، به خاطر واژگان مشخصی که در محتوای نوشتاری خود دارد، رتبه کسب میکند. محتوای بیشتر به معنی کلمات کلیدی بیشتر است؛ بدینترتیب، فرصت بیشتری برای رتبهیابی در گوکل پیدا میکنید. از این روست که برای بازاریابی محتوایی موفق، پژوهشِ کلیدواژهها از اهمیت اساسی برخوردار است.
دیگر عامل مهم در بهبود سئو، دریافت لینک است. هنگامی که وبسایتهای دیگر به سایت شما لینک میدهند، گوگل شما را به عنوان منبعی معتبر به شمار آورده و در نتیجه آن را در رتبهبندی لحاظ میکند. بهترین راه دریافت بکلینک که در مطلب تولید محتوای عالی که مردم را سرگرم کرده و به آنها آموزش میدهد و در نتیجه، آنها هم این مطالب را به اشتراک گذاشته و به آن لینک میدهند.
نکته دیگر اینکه، گوگل وبسایتها و منابعی را ترجیح میدهد که پیوسته بهروزرسانی میشوند. ازاین رو، وقتی به شکلی مرتب محتوا منتشر کنید، وبسایت شما رتبه بالاتری کسب خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر از تولید محتوا دست بکشید، گوگل چنین میپندارد که وبسایت شما تعطیل و غیرفعال است و از این رو، رتبهی شما را کاهش میدهد تا از دسترسی مردم به محتوای دستِ چندم جلوگیری کند.
بیشتر بخوانید:
بازاریابی محتوا ارائه خدمات مشتری را بهبود میبخشد.
اگر بر این باورید که تولید محتوا صرفا راهی برای جذب مشتریان آینده است، کاملا در اشتباه هستید. یک استراتژی بازاریابی محتوایی خوب شامل منابعی برای مشتریان موجود نیز میشود؛ از جمله:
- مطالب آموزشی: این مطالب با نمایش محصولات و خدمات شما، به خوانندگان کمک میکنند تا بیشترین اطلاعات را در مورد آنها کسب کنند و در آینده به مشتری شما تبدیل شوند.
- پرسشهای متداول: پرسشهای متداول، موضوعات محتوایی خوبی هستند؛ چرا که میتوانید زمان مناسبی را برای پاسخگویی دقیق به پرسشهای متداول صرف کنید و وقتی مشتری از شما پرسشی در این باره میپرسد، آن محتوا را برای او ارسال کنید. افزون بر این پرسشهای متداول، ترافیک ارگانیک بالایی نیز برای سایت شما به ارمغان میآورند.
- بهروزرسانیهای شبکههای اجتماعی: به اشتراکگذاری مطالب آموزشی یا پاسخگویی به سوالات مصرفکنندگان، حسی از یک جاده دو طرفه به مخاطب را القا میکند که میتواند از طریق آن با شما در ارتباط باشد و همزمان، برند شما را نیز به شیوهای اصیل تبلیغ مینماید.
اصول تولید محتوای باکیفیت
محتوای جذاب یکی از سه دلیلی است که مردم برندها را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند. پس، از اهمیت و ضرورت تولید محتوای باکیفیت هرگز نمیتوان غافل شد. برای تولید محتوای باکیفیت باید به اصولی توجه کنید که در زیر به آنها اشاره میکنیم.
۱. مزیت ایجاد کنید.
محتوای شما باید ارزش واقعی داشته باشد؛ این محتوا میتواند شامل اطلاعات مفید، مطالب آموزشیِ کاربردی یا حتی سرگرمی باشد. محتوای شما باید از نکاتی برخوردار باشد که توجه خواننده و در نهایت کسبوکارش را جلب کند. مقالات آموزشیِ کاربردی با عنوانهایی که با «چطور» آغاز میشوند، به طور ویژه در جلب مشتری کارکرد بالایی دارند.
چرا؟ برای اینکه مردم پیوسته به دنبال اطلاعات جدید هستند و در نتیجه، مقالاتی که به طور شایسته بتوانند نیازهای اطلاعاتی آنها را تأمین کنند، بسیار ارزشمند هستند. این مقالات نه تنها واکنشِ خوبی از سوی مردم برمیانگیزند، بلکه به کسبوکارها نیز کمک میکنند تا اعتبار کسب کنند. اگر بتوانید پاسخهایی شایسته برای پرسشهای شخصیتهای خریدار خود فراهم کنید، احتمال اینکه در آینده باز هم برای دریافت اطلاعات به نزد شما بازگردند، بالا خواهد رفت.
هر چه بیشتر بتوانید به مردم راهنمایی کنید یا مطالبی آموزنده و سودمند به آنها ارائه دهید، آنها تصویر بهتری از برند شما خواهند داشت و با اشتیاقی بیشتر، به تبلیغِ دهان به دهان برای برند شما خواهند پرداخت!
۲. سریع عمل کنید.
سرعت از آن رو عاملی نیرومند است که مردم را وادار به اقدام و واکنش میکند. شما باید با محتوای خود، سرعت عمل را در افراد برانگیزید.
تمام تلاشتان را به کار ببندید تا محتوایی بیافرینید که مخاطب را وادار به اقدام و واکنش کند. بکوشید اطلاعات مناسب و تازهای به دست آورید که در عین حال که حساس به زمان است، از ارزش بالایی نیز برخوردار باشد. بنابراین، اگر فرصتی با محدودهی زمانی سراغ دارید، هر چه سریعتر آن را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید. این موضوع میتواند شامل یک اتفاق خبری مربوط به کسبوکار شما و یا یک رویداد بزرگ باشد و مهم است شما اولین نفر در صنف خود باشید که این خبر و اتفاق را پوشش میدهید.
هر آنچه خوانندگان شما را به واکنش وادارد برای شما مطلوب است؛ چرا که به احتمال زیاد، سریعتر به نفع آنها تمام خواهد شد و در نتیجه، آنها را ترغیب خواهد کرد تا در مورد محتوای بعدی (و پاسخ به فراخوان) شما اقدام نمایند.
۳. برای محتوای خود منبع ذکر کنید.
حقیقت این است که مردم شیفتهی حقایق هستند. ممکن است شما مطالب زیادی از خود داشته باشید، اما بهتر است برای گفتههای خود منابعی هم ذکر کنید.
بهرهگیری از دادههای گوناگون به عنوان منابع مطالبتان، راهی مؤثر و آسان برای افزودن به حجم محتوا و دست به دست شدن آن است. این منابع میتواند آمار و ارقام باشد و یا نمودار. از آنها در تولید محتوا بهره بگیرید تا مردم نیز شما را جدی بگیرند. با این کار فرایند خوانش را هم ساده میکنید.
هدف شما این است که مردم به برند شما اعتماد کنند. پس برای آمار و شواهد خود، منابع موثق ذکر کنید تا به محتوای خود غنا بخشید.
۴. مخاطب را کنجکاو کنید.
نوشتن تیتر و عنوان مطلب در برانگیختن حس کنجکاوی مخاطب بسیار مهم است. عناوینی برگزینید که مردم بهسادگی از کنارش نمیگذرند. این بدین معناست که واقعا از بیرون به قضایا نگاه کنید.
علاوه بر رفع مشکلات خواننده، باید بکوشید تا راهی برای حفظ جذابیت محتوا پیدا کنید. پاسخگویی به پرسشی که دربارهاش اطلاعات دارید آسان است؛ اما ارائهی اطلاعات به شکلی تازه و خلاقانه اثربخشتر است.
مردم به دیدگاههای واقعی شما به عنوان یک متخصص کسبوکار یا موضوعی که بر آن اِشراف دارید، بسیار اهمیت میدهند و در پی شنیدن سخنان تکراری و کلیشهای نیستند. پس، کنجکاوی آنها را تغذیه کنید و حقیقت را به آنها بگویید.
کنجکاوی یکی از دلایل تأثیرگذاری برندسازی شخصی در بازاریابی محتوایی است. مردم کنجکاوند بدانند پشت برندهایی که خریداری میکنند چه کسانی نشستهاند.
۵. احساسات را برانگیزید.
درحالیکه نباید تمام محتوای خود را صرف احساسات و عواطف کنید، باید بدانید اطلاعاتی که احساسات را بر میانگیزند، میتوانند بسیار مؤثر باشند.
محتوایی بیافرینید که عواطف را برانگیزد و در عین حال، با رویکردی منطقی و خردگرایانه برای شما اعتبار و اعتماد به همراه آورد. احساسات و عواطف، شما را یاری میکنند تا محتوایی نیرومند بیافرینید و احتمال اشتراکگذاری محتوا را از سوی مخاطبان خود افزایش دهید؛ چرا که مخاطب به طور طبیعی مشتاق است دیگران را در عواطف خود سهیم کند. بهرهبرداری از عواطف بدین معنا نیست که همواره بکوشید اشک در چشمان خوانندگانتان حلقه بزند یا احساس ترس و نگرانی کنند؛ بلکه برای هریک از عواطف و احساسات، محتوایی جداگانه بیافرینید. در ضمن بسیار مراقب باشید که در فرایند تولید محتوا با رویکرد برانگیختن احساسات، به هیچ وجه به محتوای زرد و مطالب سخیف روی نیاورید، چراکه به شدت اعتبار و سطح کسبوکار شما را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
جف بولاس (Jeff Bullas)، مطالعهای موردی را دربارهی بهکارگیریِ شوخطبعی در بازاریابی محتوایی به اشتراک گذاشته که دستاورد آن را میتوانید در اینجا مطالعه کنید:
« از آنجا که پژوهشهایی که از وارتون (Wharton) به دست آمده نشان میدهد که اغلب افراد مزاح و شوخطبعی را دوست دارند و چنین محتوایی را به طور مرتب به اشتراک میگذارند، بهکارگیری شوخطبعی در بازاریابی محتوایی بهشدت مؤثر است. شرکتهای بزرگ همواره از ترفند شوخطبعی بهره میگیرند تا برند خود را از دیگر برندها متمایز کنند.»
آنها میدانند که شوخطبعی میتواند حاوی کارکردهای زیر باشد:
- جلب توجه کند.
- واکنشی هیجانی و عاطفی را برانگیزد و افزون بر خوشحالی مخاطب، باعث برقراری ارتباط میان او و برند شما شود.
- نشان دهد که شما نیز یکی از آنها هستید و به عنوان عضوی از جامعه، همان دغدغهها را دارید.
- در ذهنها میماند و به اشتراک گذاشته میشود و اگر از ترفند شوخطبعی در همهی صفحات شبکههای اجتماعی خود بهره بگیرید، شمار فالورهایی که جذب میکنید، افزایش خواهد یافت.
نمونه زیر، استفاده یک باشگاه بدنسازی از خلاقیت و حس شوخ طبعی را در تبلیغات نشان میدهد.
یک نکته را نباید فراموش کنید و آن اینکه نباید در شوخطبعی، بینزاکتی به کار رود و به مخاطب بیاحترامی شود. هدف از شوخطبعی تنها سرگرمی است.
در بازاریابی محتوا سرنخها (Leads) را به مشتری تبدیل کنید.
با بهرهمندی از یک راهبرد بازاریابی محتوایی نیرومند، کسبوکارها میتوانند فرایند جلب مشتری را با فراهم آوردن محتوایی که نیازهای مخاطب را در هر مرحله از فرایند کسبوکار تأمین کند، بهبود بخشند.
آنچه در بازاریابی محتوایی اهمیت دارد این است که محتوا باید قابل بازاریابی باشد تا امور بهدرستی پیش برود؛ محتوای ضعیف تأثیری منفی بر اعتبار کسبوکار خواهد داشت و چه بسا کارکردی وارونه پیدا کند. باید ببینید که آیا محتوای شما از دیگر محتواها متمایز خواهد شد؟ آیا سودآوری در پی خواهد داشت؟
سه نکتهی زیر، به شما کمک میکند تا با تولید محتوایی هوشمند، سرنخها را به فروش تبدیل کنید:
۱. مخاطب خود را شناسایی کنید.
چه کسانی با احتمال زیادتری به مشتریان شما تبدیل خواهند شد؟ هدف این است که محتوایی تولید کنید که مردم مایلاند دریافت کنند؛ محتوایی که به هیچ وجه رویکرد بازاریابی مستقیم نداشته باشد.
با طرح چنین پرسشهایی کار را آغاز کنید:
- مشتریان ایدهآل من چه نقشی در محل کار دارند؟
- علاقهمندیها و چالشهای آنها چیست؟
- آنها بیشتر وقت آنلاین خود را کجا میگذرانند؟
- ترکیب جمعیتی آنها چگونه است؟
با پاسخگویی به این پرسشها، میتوانید اطلاعاتی در مورد مشتریانِ بالقوهی خود کسب کنید؛ اطلاعاتی که شیوهی تولید محتوا را برای آنها تسهیل میکند. جستوجوی پاسخهایی هوشمندانه برای این پرسشها، هدفگیری شما را برای شخصیسازی محتوا و نزدیکتر ساختن شخصیتها به تصمیم خرید، بهبود میبخشد.
۲. نقاط ضعف مخاطبان را شناسایی کنید.
تیم فروش یا مدیران حسابهای مشتریان، بهتر از هر کس دیگری از چند و چون کمبودها و نقاط ضعف مشتریان شما آگاهاند.
دلیل اهمیت شناسایی نقطهی درد برای موفقیت بازاریابی شما این است که میتواند مشتریان عادی را از مشتریان صحیح متمایز کند. باید مطمئن باشید که مشتریانِ هدف شما مشتریانی هستند که کسبوکار شما میتواند راهکاری مناسب به آنها ارائه کند.
چرا این مسئله اینقدر مهم است؟ خُب روشن است؛ چون مشتریان راضی مسلما هرگز به اعتبار کسبوکارها آسیب نمیزنند و تأمین رضایت آنها همواره باید اولویت نخست شما و کسبوکارتان باشد.
۳. راهکار ارائه کنید.
شما باید محتوایی تولید کنید که وقتی حضور ندارید سخنگوی شما باشد؛ منابعی متمایز که آنقدر قوی هستند که پرسشهای مخاطبان را به سرعت و سهولت پاسخ میگویند. شما باید از محتوای خود برای ترسیم تصویری از راهکارهای راهبردی بهره بگیرید؛ راهکارهایی هوشمندانه که مخاطبان برای کاهش نقاط درد خود به آن نیاز دارند.
شما به عنوان یک ارائهدهندهی راهکار با فراهم آوردن محتوایی صحیح و راهگشا قادر خواهید بود رابطهای ارزشمند با مشتریانِ بالقوه برقرار کنید. اینگونه نه تنها میتوانید خود را از سایر رقبا متمایز کنید، بلکه خواهید توانست تا در محبوبترین جایگاه ممکن قرار بگیرید.
با بهرهمندی از بینشی که برای هدایت محتوای آتی به دست آوردهاید، در خواهید یافت که زمان و نیرویی که برای تولید محتوا صرف میکنید، سرانجام به سود شما تمام خواهد شد. اما همواره توجه داشته باشید که تولیدکنندگان محتوا باید حتما از رویکردهایی که هدفشان صرفا تبلیغ ارزشهای محصول یا خدمات است، بپرهیزند. بنابراین، بیشتر به آموزش بیندیشید نه فروش.
هرچه بیشتر به مخاطب خود راهنمایی و کمک کنید، احتمال اینکه در آینده به وبسایت شما بازگردد و در نهایت به مشتری تبدیل شود بیشتر خواهد بود.
تأمین ایده برای وبلاگنویسی
برای تولید محتوایی تأثیرگذار، همواره باید به دو عامل کیفیت و پیوستگی نظر داشت. در واقع، میان نحوهی وبلاگنویسی و میزان ترافیک دریافتی وبسایت شما یک همبستگی مستقیم وجود دارد.
پاملا ووهان (Pamela Vaughan)، مدیر وبلاگ بازاریابی ربایشی در Hubspot میگوید:
«وقتی نوبت به وبلاگنویسیِ کسبوکاری میشود، تردیدی نیست که پیوستگی مهم است. ببینید که شرکتهایی که وبلاگنویسی را از ۳ تا ۵ بار در ماه به ۶ تا ۸ بار در ماه افزایش دادهاند، چطور توانستهاند سرنخهای فروش خود را تقریبا دوبرابر کنند. پیوستگی علاوه بر کمیت، باید در کیفیت محتوا نیز لحاظ شود. اگر به این واقعیت توجه کنید که گوگل چقدر بر کیفیت محتوا تأکید دارد، دیگر از این سخن شگفتزده نخواهید شد. از آنجا که بازاریابان در تمام محتوای تولیدی خود باید بر کیفیت تأکید کنند، افزایش حجم محتوا به تنهایی چندان راهگشا نخواهد بود. کیفیت و کمیت باید هماهنگ با یکدیگر پیش روند و از ساختاری هماهنگ و منسجم برخوردار باشند. بدیهی است که از سال ۲۰۱۳ به این سو، این نکته اهمیتی روزافزون پیدا کرده است.»
با این همه تأکیدی که بر هماهنگی و انسجام کیفیت و کمیت محتوا میشود، امروز بسیاری از بازاریابان و صاحبانِ کسبوکار با چالش بزرگِ تولید مداوم ایدههای تازه روبهرو هستند. همهی این ایدهها قرار است از کجا تأمین شوند؟
۱. پاسخ به پرسشهای مشتریانِ آتی: از شبکههای اجتماعی برای شناخت بهتر مشتریانِ بالقوهی خود بهره بگیرید. از آنها سؤال بپرسید!
۲. کامنتهای وبلاگ: ایدههای تازه برای طرح موضوعات بیشتر چه بسا در کوزه باشد و شما بیهوده گِرد جهان بگردید؛ پس از کامنتهای کاربران برای طرح دیدگاهها، پرسشها و چالشها بهره بگیرید.
۳. تجربههای موفق مشتریان: برای پیشبرد فروش، هیچ ابزاری بهتر از بیان نظرات و نمایش رضایت مشتریان از محصول یا خدمات شما نیست. این راهبرد را دستِکم نگیرید و به خوبی به کار ببندید.
۴. اخبار صنعت: خوانندگان خود را با ارائهی اخبار لحظه به لحظهی صنعت و کسبوکار خود بهروز نگه دارید.
۵. گوگل آلرت: از سامانهی رایگان شرکت گوگل (Google Alerts) برای پایش اصطلاحات صنعت و رصد کردن موضوعاتی که دربارهشان بحث میشود، بهره بگیرید.
۶. عضویت در لینکدین: لینکدین پلتفرمی برای حرفهایها فراهم میکند و از این رو، شما را با ایدههای بیشتری آشنا میسازد.
۷.رصد کردن توییتر: عبارتهای معینی را هشتگ کنید و ببینید دیگران چه میگویند و از آن برای تولید محتوا الهام بگیرید.
۸.رصد کردن اینستاگرام و تلگرام: مانند رصد کردن توییتر عمل کنید.
۹. توجه به پاسخها و واکنشها در وبلاگهای دیگر: خود را عادت دهید تا وبلاگهای دیگرانی را که در صنعت شما حضور دارند، به طور مداوم بخوانید. نه تنها محتوای تولیدشده را بخوانید، بلکه نظرات و کامنتها را نیز بهدقت مطالعه کنید.
۱۰. جمعسپاری در رسانههای اجتماعی: در شبکههای اجتماعی گوناگون خود، از مردم پرسشهایی بپرسید. بازخوردهایی که از مخاطبانِ هدف خود دریافت میکنید، منبعی بینهایت ارزشمند به شمار میرود.
۱۱. رصد کردن ایمیلها/تماسهای تلفنی: از این دو مجرا چه نوع درخواستهایی مطرح میشود؟ از همکاران شرکت خود که پاسخ این پرسش را میدانند بپرسید و درخواستهایی را که در این دو مجرا مطرح میشوند، یادداشت کنید.
نتیجه گیری
اساسا بازاریابی محتوایی را میتوان با انجام کارهای زیر به طور موفقیتآمیزی اجرا کرد:
- تدوین راهبردی همراه با تیمتان برای سنجش جایگاه بازاریابی محتوایی در کلیت فعالیتهای بازاریابی شرکتتان
- شناسایی شخصیتهای خریدار یا مخاطبان هدف
- تعیین نوع محتوایی که برای بازار شما بهترین کارکرد را دارد و تولید محتوای باکیفیت به طور پیوسته
- ترویج محتوا از طریق شبکههای اجتماعی
- بهرهگیری از بازاریابی محتوایی در تمام مراحل چرخهی خرید
- یافتن راههایی برای درگیر کردن مشتریان در بازاریابی محتوایی با بهرهگیری از محتوای تولیدشده توسط خودشان
- سنجیدن، آزمودن ، بهبود بخشیدن و تکرار کردن
1 دیدگاه روشن بازاریابی محتوا و نقش آن در جذب مشتری
پینگبک: کسب درآمد در شبکههای اجتماعی - وبلاگ ایران درگاه ()